- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت پدر
با ضربتی تـمامِ تنت سرخ گشته است بابایِ خـستهام! بدنت سرخ گشته است فوّاره زد ز فـرقِ سرت خـون تـازه و سر پنجههای بت شکنت سرخ گشته است |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
ای چـراغ سـحـر خـسـتـه دلان ای دعـای دل بـشـکـسـتـه دلان مـاهِ تــابـیــده بـه هــر ویــرانـه آشـنـا بـا هـمـه، خـود بـیـگـانـه |
مناجات شب قدری و شهادت مولا علی علیه السلام
سـاقی بریـز بـاده که تـازه گـلـو کـنـی شرمنـده آمـدم که مـرا زیر و رو کنی پیمان شکن شدم سرِ این نفس، حق توست من را مؤاخذه سرِ این خُلق و خو کنی |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
نـدیـده غــیـر خــدا اول زمــانـش را نـرفـتـه غـیـر نبی اوج آسـمانـش را |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت پدر
بغض کرده چشمهایم از نگاهت بیشتر غربتت امشب شده هی سد راهم بیشتر بوی مـادر میدهد امشب تمام خـانهام چـادرم؛ سـجـادهام؛ شال سیاهـم بیشتر |
شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
آن شب دوباره رفت پشت در به هم ریخت با روضههای حضرت مادر به هم ریخت آیات کـوثـر را فـراوان خواند آن شب از اول شب ساقی کـوثر به هم ریخت |
مدح و شهادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام
دریـا شدی و در غـم دریـا گـریـستی هر شب به یـاد مـاتـم زهـرا گریستی سی سال زندگی تو اینگونه طی شده یا غصه خوردی از غم او یا گریستی |
زبانحال امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از شهادت
رها از رنج هجران و غم دنیا شدم زهرا سرم بشکست و غرق خون ز سر تا پا شدم زهرا میان سجدهام وا شد گره از کار و بارِ من نبودی تا ببینی از فراغت، تا شدم زهرا |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت پدر
امشب نمیشد مات چشمان تو باشم مـات نـگـاه تـو پـریـشـان تو بـاشـم بغضم گرفته بوی مادر میدهی باز انـگـار بـایـد سـوگ پـنهـان تو باشم |
شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
کمی نان و نمک خورد و همین شد سهمِ افطارش نمک میخورد بر زخم دلِ از زخم سرشارش گلویش بود اسیرِ استخوان و خار در چشمش لبش را میگَزید از دردهای «حیدر آزارش» |
شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
وقتی مَلک شیـون به دنیای سحر زد اشک فلق مثل شـفـق از دیده سر زد فـریـاد ارکان الهدا پـیـچـید در عرش طوری که زهرا ناله از سوز جگر زد |
شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
مهمانِ دختر است علی، جز نمک نخورد یک ظرف شیر بود ولی جز نمک نخورد دختر به گریه گـفت که مهمانِ من مرو شالش گرفت حـلـقۀ در: جـانِ من مـرو |
زبانحال امیرالمؤمنین علیه السلام قبل از شهادت
یادش بخـیر شهـر و دیـاری که داشتم بـاغ فـدک نه، بـاغ بـهـاری که داشـتم بـا فـاطـمـه اسـیـر غـریـبی نـمـیشـدم یـادش بخـیر دلـبـر و یـاری که داشتم |
مدح و مرثیۀ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
به چاه میرود آنکس که رفت از بیراه علی است راه و شبم را علی است آری ماه به چاه گفت و غمش را به سینۀ او ریخت علی نداشت مگر یار دیگری جز چاه |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با بابا
ای که از صورت خونین تو غم ریخته است با تماشای تو یکـباره دلـم ریخته است چـه بـه روز سـر تو آمـده آخــر بـابـا سرت از ضربۀ شمشیر به هم ریخته است |
زبانحال امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زینب
دلم دریـائی از غـمهای بـسیار غم غـربت، غـم داغ و غـم یار من از روز ازل مـظلـوم بودم ز حق خـویشـتن محـروم بودم |
زبانحال حضرت زینب در شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام
بابا بمان که هـستی زینب فـدای تو گـویـا نـوشـتهاند شـهـادت برای تو مـانـنـد روز آخـر مـادر شـدی پـدر قالب تهی مکن که نـبـینم عـزای تو |
زبانحال حضرت زینب در شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام
تا صبح گردِ بـسـترت آرام میپـرم شاید بـمـانی در بَـرِ من سایـۀ سـرم شد قـسـمتم دوباره پـرستـاریَت کنم بابا بگویم و تو بگویی که دخترم… |
زبانحال امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زینب
فَـرقِ مـرا تو طـاقـتِ دیــدن نـداشـتـى هِـجـده سَرِ بُـریـده بـبـیـنى چه میکُنى اینجا همه به گـریۀ تو گـریه میکُـنـند خَـنده به اَشک دیده ببـینى چه میکُنى |
زبانحال حضرت زینب در شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام
کوچه در کوچه دلم ریخته بر دور و برت چقدر خون جگر میرود از فرق سرت |